«زی زی گولو آسی پاسی درازکوتاه تا به تا» وردی بود که یک موجود ناشناخته در مجموعه « قصه های تا به تا» می خواند و یکباره همه چیز تغییر می کرد. هیچکس فکر نمیکرد سحری که زی زی گولو زیر لب میگوید و بسیار هم سخت است بتواند تا این حد بین مردم مخاطب پیدا کند و وارد فرهنگ گفتاری مردم شود. اما این موضوع آنقدر مورد توجه همه بچهها و بزرگترها قرار گرفت که ورد زبانشان شده بود تا مدتها این ورد را زیر لب می خواندند. از طرفی خانواده جمالی که در همسایگی آقای پدر قرار داشتند هم با خطاب قرار دادن همدیگر سوژه طنز بیننده ها شده بودند. لحنی که رضا فیاضی برای همسرش اعظم خانم به کار می برد و یا مریم سعادت برای آقا جمالی به شدت بین مردم جا افتاده بود.